برای تک نهال زندگی ام

ماه محرم

این روزها با عوض شدن حال و هوامون در روزهای محرم .....حال و هوای تو هم عوض شده ........پسرک کنجکاو من با بزرگتر شدنش بیشتر و بیشتر این روزها رو درک میکنه با بلند شدن صدای طبل و مداحی هیئت ها مدام تو گوش مامان و بابا میخونه :بریم هیئت...بریم هیئت فدای اون صدای کودکانه ات عزیز دل مامان و بابا عمو جون مهربونت برات یه طبل خریده که خیلی دوسش داری و مدام رو اون میکوبی مامان هم برات یه دست لباس مشکی خریده که چهره قشنگت و جذابتر کرده ........پسرک حسینی من امسال محرم و بهتر درک میکنه چون یه سال بزرگتر شده و با چشای گرد و متعجبش همه چی و تو خاطرش ضبط میکنه این روزها نسبت به صداهای اطرافت بسیارررر حساس شدی با شنیدن کوچکترین صدایی به یه نقطه خیره م...
11 آبان 1393
1